هذیان !!!!!!
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسکافه داغ و آدرس neskafehdagh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 13
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 84
بازدید کل : 13317
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1

نسکافه داغ
اینجاهمه چی در هم
پنج شنبه 26 بهمن 1391برچسب:سخن , :: 22:47 ::  نويسنده : reza       

 

نمی دانم چرا امروز یاد دوران مدرسه ام افتاده ام. یاد راهنمایی فلسطین...و خانم....(بهتره اسم اون بنده خدا رو ذکر نکنم!) با آن قامت بلند و چادر مشکی و چهره ی هیولاوار که ناظم سومی ها بود و برخلاف ان ناظم دیگری که فریادهایش گوش فلک را کر می کرد این یکی با نگاه هایش مو بر تنت راست می کرد و هرجا میدیدیش ترجیح می دادی آب شوی و همانجا در زمین فرو بروی تا اینکه به چنگال خونین او بیفتی!!و یادم می آید زنگ تفریح ها میکروفن به دست  پشت پنجره دفتر می نشست و مدام فریاد می زد:" اول ندو...سوم موهاتو بکن تو" و این اول و دوم و سوم نحوه ی خطاب کردن دانش آموزان سه پایه بود که با رنگ مقنعه هایشان از دیگر متمایز می شدند. و وقتی زنگ می خورد هجوم بچه ها بود به سمت آب خوری و مامور انتظامات که باید می ایستاد و از آبخوری مثل یک سنگر محافظت می کرد و شیرهای آب را می بست و گاهی این ماموران معذور آنقدر کار خود را جدی می گرفتند که باعث می شدند دندان بچه ای به شیر آب خورده و بشکند! و زمان رفتن به کلاس همین خانم با قامت رعنای خود کنار در راهرو می ایستاد تا مچ بچه هایی را که بستنی یخی های رنگی را به لب های خود مالیده بودند بگیرد!!همیشه فکر می کنم واقعا از کار مسخره ی خود خنده اش نمی گرفت؟خوب گیریم یک دختربچه دوست دارد لبهایش را سرخ کند که امری غیرطبیعی هم نیست!(اگر پسر بود باز یه چیزی!) دیگر این جار و جنجال راه انداختن ها را ندارد که باعث شود دخترک از سر لج بازی فردایش هم همین کار را تکرار کند!! یادم است که دوستی داشتم موفرفری, یک بار هنگام خروج از مدرسه همین خانم آنچنان با دست بر سر او کوفت که چرا موهایت را فر میکنی؟ حالا از او انکار و از ایشان اصرار که امکان ندارد این موهای تو باشد!!آوردن آینه مجازاتش دو روز اخراج از مدرسه بود...همراه داشتن دفتر خاطرات و سی دی که دیگر هیچ!!!! و بعضی وقتها  وسط زنگ تفریح خبر می آوردند که دارند کیف ها را میگردند لذا افرادی مثل من که همیشه آینه همراه خود داشتند باید این محموله خطرناک را همه جا با خود حمل می کردند!!!

در تب می سوزم و به پرحرفی افتاده ام.... همه ی اینها به نظرم مزخرف و بیهوده می آید که انگار به جز آزار دادن بچه ها هدف دیگری را دنبال نمی کند!اصلا نمی دانم چرا اینها را گفتم...خدا شفایم بدهد!

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: